۱۳۸۷ اردیبهشت ۸, یکشنبه

امپراتورى ايران

امپراتورى ايران به دست مادها بنيان‌گذارى شد و هخامنشى‌‌ها آن را به اوج شکوهش رساندند. گستره‌ى آن امپراتورى بيش‌تر سرزمين‌هاى خاورميانه را شامل مى‌شد و از ساحل غربى دريايى مديترانه تا مرزهاى هندوستان را در بر مى‌گرفت. مادها و هخامنشى‌ها از آريايى‌ها بودند که نياکانشان از سرزمين‌هاى سرد شمال به ايران سرازير شدند و در غرب و جنوب غرب فلات ايران ساکن شدند. آنان بخش مهمى از انديشه‌هاى فرهنگى، نظامى و سياسى خود را از ساکنان بومى ايران و تمدن‌هايى که پيرامون رودهاى دجله و فرات تشکيل شده بود، گرفتند و با پرورش آن‌چه از ديگران گرفته بودند، يکى از درخشان‌ترين تمدن‌هاى عصر خود را به پايه‌گذارى کردند. ده هزار سال تمدن اقوام بومى ايران نخستين کسانى بودند که گندم و جو را شناختند، ابزار کشاورزى سنگى و مفرغى ساختند و جانوران را اهلى کردند. نخستين آثار سفالى در محل شهر باستانى سِيَلک، نزديک کاشان، و بهترين ظرف هاى لعابى و سراميک از تپه حصار دامغان به دست آمده است. نخستين ابزار ريسندگى و بافندگى در غار کمربند، نزديک بهشهر، يافت شده است که به 7 هزار سال پيش از ميلاد مسيح بازمى‌گردد. اين يافته‌ها و شواهد ديگر، به خوبى نشان مى‌دهند که ايران بيش از ده هزار سال پيشينه‌ى تمدن دارد. ورود آريايى‌ها آريايى‌ها حدود 5 هزار سال پيش در منطقه اوراسيا، نزديک کوه‌هاى اورال بين آسيا و اروپا، زندگى مى‌کردند و به علت سرد شدن هوا و طولانى بودن تاريکى شب مجبور شدند به مناطق گرم‌تر مهاجرت کنند. حدود 3 هزار سال پيش، دسته‌اى از آنان به اروپا، دسته‌اى به هندوستان و دسته‌اى به فلات ايران مهاجرت کرد. دسته اخير از طريق خوارزم و قفقاز به سرزمينى وارد شدند که ابتدا ايريانا، سپس آريانا و اِران و سرانجام ايران نام گرفت. سه قوم بزرگ وقتى آريايى‌ها به فلات ايران وارد شدند، به سه شعبه تقسيم شدند. پارس‌ها در جنوب ايران و استان کنونى فارس و بخشى از ايلام ساکن شدند؛ هخامنشى‌ها و ساسانيان از اين گروه بودند. مادها در غرب ايران به ويزه دامنه‌هاى الوند مستقر شدن و بعدها امپراتورى ماد را به وجود آوردند. پارت‌ها نيز به خراسان بزرگ وارد شدند؛ اشکانيان از اين گروه بودند. بخشى از پارت‌ها به نام سکاها بين درياى خزر و درياچه آرال ساکن شدند و بعدها مزاحمت‌هايى براى هخامنشى‌ها به وجود آوردند. مهاجمان آريايى که از تمدن بهره‌ى اندکى برده بودند، فرهنگ بومى ايران را کسب کردند و در مقابل جنگ آورى و دلاورى را به بوميان ايران آموختند. دين آريايى‌ها آريايى‌ها چون از سرزمين‌هاى سرد با شب هاى طولانى به ايران مهاجرت کرده بودند، به خورشيد(مهر يا ميترا) و هرچه که نورانى بود، احترام مى‌گذاشتند. احترام به آتش نيز به خاطر گرمى بخشى و روشنى آن بود. مدتى پس از استقرار آريايى‌ها در ايران، پيامبرى به نام زرتشت از ميان آنان برخاست و ايرانيان به اهورامزدا، به معناى داناى بزرگ، معتقد شدند که در واقع خداوند يکتا بود. البته، آنان به فرشتگانى مانند آناهيتا( ناهيد که فرشته‌ى آب بود و نيز مهر، ميترا که فرشته‌ى خورشيد بود)احترام مى‌گذاشتند. دين زرتشت در زمان مادها و هخامنشى‌ها شکوفا شد و پيروان زيادى پيدا کرد. نخستين امپراتورى مادها نخستين امپراتورى ايران را به وجود آوردند و بيش از 150 سال بر نواحى غرب ايران از همدان تا آذربايجان و بخش هايى از بين النهرين حکومت کردند. آمادانا مرکز حکومت مادها بود که چندى بعد به هگمتانه، به معنى محل تجمع، مشهور شد. هگمتانه يادآور گرد هم‌آيى بزرگ مادها براى انتخاب ديااُکو به عنوان نخستين پادشاه ماد است. ديااُکو، که خود را داور مى‌ناميد، در سال 706 پيش از ميلاد قبيله‌هاى ماد را عليه آشوريان متحد کرد و کوشيد بر سلطه‌ى آنان بر مادها خاتمه دهد. اين آرزو در حکومت هوَخشََتَرِه، فرزند ديااُکو، به حقيقت پيوست. مادها در سال 612 پيش از ميلاد شهر نينوا، پايتخت آشور، را به کمک بابِلى ها تسخير کردند و به سال‌ها ويرانگرى و ستم بيش از اندازه آشوريان خاتمه دادند. کوروش بزرگ کوروش فرزند کمبوجيه از قوم پارس و ماندانا، دختر آزيدِهاگ پادشاه ماد، بود که بر اثر فشار بيش از اندازه مادها بر قوم پارس، به جنگ پدربزرگش رفت، او را شکست داد، هگمتانه را گرفت و سلسله‌ى هخامنشى را در سال 550 پيش از ميلاد بنيان نهاد. چندى بعد، کِرِزوس، پادشاه ليدى، به تحريک يونانى‌ها بر ضد کوروش قيام کرد. از اين رو، کوروش به آسياى صغير لشکر کشيد و سارد، پايتخت ليدى، را گرفت. پادشاه هخامنشى در سال 538 پيش از ميلاد، بابل را فتح کرد و همه‌ى اسيران و بردگان را آزاد کرد و فرمان داد هيچ خانه‌اى ويران نشود، مال هيچ‌فردى چپاول نشود و همه آزاد باشند. امپراتورى جهانى داريوش اول، داريوش بزرگ، کارهاى مهمى براى گسترش امپراتورى هخامنشى انجام داد. احداث راه شاهى و ايجاد چاپارخانه ارتباط ايالت‌ها (ساتراپ‌ها) را آسان کرد و ضرب سکه استاندارد و قانون‌هاى عادلانه براى دريافت ماليات باعث رونق تجارت شد. داريوش بازرسانى داشت که به ساتراپ‌ها فرستاده مى‌شدند و به کار نيروهاى دولتى نظارت مى‌کردند. به علاوه، او مجموعه قوانينى وضع کرده بود که تا اندازه‌اى از قانون‌هاى مشهور حمورابى اقتباس شده بود. داريوش بزرگ به کمک فينيقى‌ها ارتش ايران را به کشتى‌هاى جنگى تجهيز کرد و براى نخستين بار ارتباط بين درياى سرخ و مديترانه را از راه نيل برقرار کرد. در زمان او وسعت قلمرو ايران به بالاترين حد خود رسيد. پايان هخامنشيان در زمان داريوش برخوردهايى بين ايرانى‌ها و يونانى‌ها رخ داد. داريوش در جنگ اول کارى از پيش نبرد، در جنگ دوم ، نبرد مارتُن، شکست خورد و جنگ سوم را به علت شورشى در مصر نيمه کاره رها کرد. پس از او خشايارشاه توانست با تلاش بيش از دو ميليون مرد جنگى آتن را در نبرد ترومپِل فتح کند. اما داريوش سوم نتوانست در برابر هجوم لشکريان اسکندر مقاومت کند و در اثر خيانت يکى از سردارانش کشته شد و تخت جمشيد در 331 پيش از ميلاد به دست اسکندر افتاد و آن را به آتش کشيد. دستاوردهاى تمدن هخامنشى تمدنى که هخامنشى‌ها به وجود آوردند، دستاوردهاى مهمى براى ايرانيان و ملت‌هاى ديگر داشت. در اين‌جا به چند نمونه از آن‌ها اشاره مى‌کنيم. درباره‌ى اين تمدن و دستاوردهاى آن در مقاله‌هاى تکميلى بيش‌تر خواهيد خواند. نخستين پيمان‌نامه‌ى حقوق بشر در سال 1878 ميلادى استوانه‌اى از گل پخته از خرابه‌هاى بابل به دست آمد که فرمان‌هاى کوروش بزرگ درباره آزادى اسيران و آزار نرساندن به مردمان شهرهاى فتح شده به خط و زبان بابلى روى آن نوشته شده بود. اين استوانه به عنوان نخستين اعلاميه‌ى حقوق بشر در موزه بريتانيا، در انگلستان، نگهدارى مى‌شود. قديمى‌ترين فرش جهان باستان شناسان شوروى سابق هنگام حفارى زير يخ‌هاى منطقه پازيريک در مرز مغولستان ، فرشى به طول دو متر و عرض يک متر و نيم کشف کردند که نقش هاى مرسوم در کتيبه هاى هخامنشى در آن ديده مى شود. اين فرش را ، که نشان‌دهنده پيشرفت هنر و فن نساجى و فرش بافى در دوران هخامنشى است، سکاها از ايران غارت کرده و به جنوب روسيه برده بودند. نخستين پست جهان به دستور داريوش بزرگ جاده معروف به جاده‌ى شاهى براى آسان کردن ارتباط بيت 25 ايالت امپراتورى بزرگ هخامنشى بين شوش و سارد احداث شد. اين جاده ،که شرق و غرب امپراتورى را به هم پيوند مى زد، 2500 کيلومتر طول و 111 ايستگاه(چاپارخانه) داشت. در هر ايستگاه چابک سواران ماهر بر گرده‌ى اسب‌ها‌ى تندرو در انتظار رسيدن پيک شاهى بودند تا بى‌درنگ پيام را بگيرند و به چاپارخانه بعدى برسانند. به نوشته هرودوت، مورخ يونانى، چاپارها اين مسير را طى ده روز مى‌پيمودند. چکيده معمارى جهان ساختمان تخت جمشيد به دستور داريوش بزرگ آغاز شد و پادشاهان بعدى هر کدام قسمتى به آن افزودند. در ساختمان اين بنا از کار بى‌مزد بردگان استفاده نشد. مزد کارگران و مهندسانى که از سراسر جهان براى ساختن اين بنا دعوت شده بودند، در لوح‌هاى کشف شده از تخت جمشيد نوشته شده است. اين بنا نشانه عظمت و پيشرفت فنى و هنرى هخامنشيان است. مختصر و مفيد • مادها اسب هاى زيبا و خوش اندامى پرورش مى‌دادند و به يونانى ها مى‌فروختند. يونجه، که خوراک اسب و جانوران اهلى ديگر بود، در زمان داريوش بزرگ از ايران به اروپا برده شد. • به اسب در زبان عربى فَرَس گفته مى شود که به معناي" از فارس آمده" است و مشخص مى‌کند اسب مشهور عربى، ريشه‌ى ايرانى دارد. • مادها باغ هاى باصفايى در اطراف دره الوند ايجاد کرده بودند که به زبان پارسى باستان به آنها پر ديس مى‌گفتند. اين وازه به زبان يونانى راه يافت و به صورت پارادايز درآمد که به معناى بهشت است. • ارابه هاى مرگبار هخامنشى در محل محور چرخ خود دو تيغه داس مانند داشتند که هنگام جولان دادن ارابه‌رانان در ميدان کارزار، پيکر سربازان دشمن را قطعه قطعه مى‌کردند. • بانکدارى مهم ترين نوآورى اقتصادى ايرانيان بود. بانکدارى به صورت صندوق امانات و دادن وام آغاز شد و به تدريج به پشتوانه طرح‌هاى بزرگى مانند حفر قنات‌هاى طولانى تبديل شد. • هلو از طريق ايران به روم و از آن جا به سراسر اروپا برده شد. در فرهنگ انگليسى وازه Pech به عنوان هلو آمده است که از وازه‌ى Persia به معناى فارس گرفته شده است. • در بيشتر نوشته هايى که از دوران هخامنشى برجاى مانده است، ايرانيان از دو صفت دروغگويى و قرض کردن منع شده اند. ايرانيان دروغ را بدترين گناه مى دانستند و به اين جهت از قرض گرفتن واهمه داشتند که مبادا به خاطر بدهکارى دروغ بگويند. • آريوبرزَن سردار شجاع ايرانى و سربازان دليرش در محل بند فارس، در کوه‌‌کيلويه، به پيشواز سپاهيان اسکندر رفتند و تا آخرين قطره خون با آنان جنگيدند و در راه ميهن جان باختند. مهم ترين رويدادهاى ايران باستان حدود 1000-1100 پيش از ميلاد، چادرنشينان آريايى، نياکان مادها و پارسيان، به سوى ايران سرازير شدند. حدود 885 پيش از ميلاد، آشوريان به سرعت بر بيشتر خاور نزديک مسلط شدند. 625 پيش از ميلاد، هوخشتره بر تخت ما د جلوس کرد و به ساماندهى ارتش مشغول شد. 612 پيش از ميلاد، مادها به کمک بابلى ها پايتخت آشور را فتح کردند. 599 پيش از ميلاد، کوروش دوم، کوروش کبير، به دنيا آمد. 558 پيش از ميلاد، کوروش کبير پادشاه پارس شد. 550 پيش از ميلاد، کوروش بر امپراتورى ماد مسلط شد. 546 پيش از ميلاد، کوروش پايتخت ليدى، سارد، را فتح کرد. 539 پيش از ميلاد، ارتش کوروش بابل را تسخير کرد. 525 پيش از ميلاد، کمبوجيه دوم، فرزند کوروش، مصر را جزو قلمرو ايران کرد. 522 پيش از ميلاد، فردى ادعا مى‌کند پسر کوچک کوروش است، پسرى که پيش‌تر کمبوجيه او را کشته بود. به زودى کمبوجيه با وضع مشکوک کشته مى‌شود. پس از مدتى، نجيب‌زادگان ايرانى، غاصب را به قتل مى‌رسانند و داريوش را به پادشاهى بر مى‌گزينند. 512 پيش از ميلاد، داريوش از تنگه بُسفُر عبور کرد و به اروپا وارد شد. 490 پيش از ميلاد، سپاه ايران در دشت ماراتون از آتنى ها شکست خورد. 480 پيش از ميلاد، خشايارشاه بر تنگه داردانل پل زد و آتن را فتح کرد. 334 پيش از ميلاد، اسکندر از تنگه داردانل عبور مى کند و به ايران يورش مى‌برد.

هیچ نظری موجود نیست: