۱۳۸۷ اردیبهشت ۱۷, سه‌شنبه

داریوش بزرگ

جنگهای داریوش بزرگ با رقیبان قدرت اقدامات داریوش بزرگ در مصر، حفر ترعۀ اتصال میان دریای سرخ و دریای مدیترانه در مصر، تسخیر سرزمینهای اروپایی توسط داریوش بزرگ، فتوحات داریوش بزرگ در هندوستان شخصیت داریوش بزرگ و جهانداری او نوشته‌ئی که داریوش بزرگ به‌مناسبت حفر کانال اتصال دریای سرخ به‌دریای مدیترانه به‌سه‌زبانِ پارسی و آرامی و مصری از خود برجای نهاده بوده توسط باستانشناسان در ناحیۀ غربی کانال سوئز کشف شده است. متن پارسی این کتیبه که کوتاهتر از متنِ مصری است چنین است: «خدای بزرگ است اهورَمَزدا، که آسمانها را آفرید، که این سرزمینها را آفرید، که مردم را آفرید، که شادی را برای مردم آفرید، که پادشاهی این سرزمین پهناور که دارای اسبان خوب و مردم خوب است را به‌داریوش سپرد. من داریوش، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورهای با مردمان گوناگون، شاهِ سرزمینهای پهناور، پسرِ ویشت‌اَسپَه، هخامنشی [هستم]. داریوش شاه گوید: من پارسی‌ام، مصر را گرفتم، سپس دستور دادم تا این ترعه را در میان رودخانۀ پیراؤ و دریای پارس حفر کردند تا کشتیها بتوانند از مصر به‌سوی پارس بروند. این آرزوی بزرگ من برآورده شد.» کاهنان مصری در سندی که از خود برجای نهاده‌اند خشنودی مردم مصر از داریوش را چنین بیان داشته‌اند: «داریوش که زادۀ نیت (مادرِ زمین) و متولی سائیس (معبد مادرِ خدایان مصری) است کارهائی را که خدا به‌ارادۀ خویش آغاز کرده بود به‌انجام رساند (یعنی هرچه در مصر کرد، همان بود که خواست خدا بود).… وقتی او در شکم مادرش بود نیت وی‌را فرزند خویش دانست،… دست خود را با کمان به‌سویش برد تا دشمنانِ وی‌را براندازد، همان‌گونه که برای فرزند خودش رع کرده بود.… او نیرومند است و دشمنانش را در همۀ سرزمینها نابود می‌کند. شاه مصر عُلیا و مصر سُفلی داریوش، که تا ابد جاوید بماناد، شاه بزرگ، پسر ویشت‌اَسپَه هخامنشی، پسر او (یعنی پسر نیت) است، و نیرومند و جهان‌گیر است. مردم سرزمینهای دور با هدایای خود رو به‌سویش می‌آورند و برایش خدمت می‌کنند» کاهن بزرگ مصر که رئیس مدارس پزشکی مصر بوده دربارۀ داریوشچنین نوشته است: شاهنشاه داریوش، شاهِ همۀ کشورهای بیگانه، شاه مصر عُلیا و سُفلی وقتی در شوش بود به‌من فرمان داد که به‌مصر برگردم و تأسیسات حیات‌بخش پزشکی مصر را نوسازی کنم. … آن‌گونه که شاهنشاه فرمان داده بود مأموران شاهنشاه مرا از این‌زمین به‌آن زمین بردند تا به مصر رساندند. هرچه شاهنشاه دستور داده بود را انجام دادم. کارمندان را به‌خدمت گرفتم همه از خاندانهای سرشناس نه از مردم عادی. آنها را زیر دستِ کاردانان و استادان گماشتم تا پیشۀ پزشکی فراگیرند. فرمان شاهنشاه چنین بود که باید همه چیزهای شایسته و بایسته به‌آنها تحویل داده شود تا پیشۀ خود را به‌خوبی انجام دهند. من هرچه لازم بود و هر ابزاری که پیشترها در کتابها مقرر شده بود را در اختیار آنها گذاشتم. شاهنشاه چنین دستور داده بود، زیرا به‌فضیلت این علم واقف بود. او می‌خواست که بیماران شفا یابند. او اراده کرده بود که ذکر خدایان را جاوید سازد، معابد را آباد بدارد، جشنها و اعیاد دینی با شکوه بسیار برگزار شود.

هیچ نظری موجود نیست: