۱۳۸۷ مرداد ۱, سه‌شنبه

دوران تيموريان

تیموریان يا گوركانیان ایران (۷۷۱ – ۹۱۱ ه‍. ق) (۱۳۷۰ - ۱۵۰۶ م) دودمانی مغول تبار بودند. بنیادگزار این دودمان تیمور گورکانی بود که در آسیای میانه می‌‌زیست و سمرقند پایتختش بود. امیرتیمور كشورى وسيع و دولتى عظيم ايجاد كرد و خطهٔ ماوراءالنهر را به مقامى از اهميت رسانيد كه تا آن زمان هيچگاه بدان پايه نرسيده بود. او مرزهای خود را نخست در سرتاسر آسیای میانه و آنگاه سرتاسر خراسان و آنگاه همهٔ بخشهای ایران و عثمانی و بخشهایی از هندوستان گسترد. و چون فتوحات تيمور بيشتر جنبهء يورش و هجوم داشت تا تسخير واقعى غالب ممالك مفتوح به زودى از تصرف تيموريان خارج شد. با اين حال ماوراءالنهر مدتى مركز دولتى شد كه قسمت اعظم ايران و افغانستان را علاوه بر ولايات ماوراءالنهر شامل بود. هنگامى كه ممالك وسيع تيمورى تجزيه يافت دورهء هرج و مرج پيش آمد. به محض اينكه تيمور مرد، تركان عثمانى و آل جلاير و تركمانان درصدد تصرف ممالك ازدست‌رفتهء خود برآمدند. معهذا، اولاد تيمور موفق شدند كه شمال ايران را در مدت يك قرن جهت خود نگاهدارند. ولى آنان غالباً با يكديگر در نزاع بودند. با وجود اين شاهرخ موفق شد كه مناقشات اقوام خود را تا حدى رفع و قدرت و اعتبار مملكت را حفظ كند. اما پس از مرگ او ممالكش به قسمتهاى كوچكتر مجزا شد و بر اثر همين كيفيت صفويان و امراى شيبانى آنها را به متصرفات خود ضميمه كردند. با اين حال خاندان تيمورى از ميان نرفت و نوادگان تیمور چندی پستر فرمانروایی خود را به هندوستان بردند و دولت سلسلهٔ بابرى را بنیاد گذاردند كه اروپائيان آن را «مغول كبیر» می‌‌نامند. افراد خاندان تيمورى از اين قرارند: تیمور (771 – 807 ه‍. ق) (1370 - 1405 م) خليل سلطان (807 – 812 ه‍. ق) (1405 - 1410 م) شاهرخ (807 – 850 ه‍. ق) (1405 - 1447 م) بایسنقر میرزا الغ بيك (850 – 853 ه‍. ق.) (1447 - 1449 م) عبداللطيف (853 – 854 ه‍. ق.) (1449 - 1450 م) عبدالله (854 – 855 ه‍. ق.) (1450 - 1451 م) ابوسعيد (855 – 873 ه‍. ق.) (1451 - 1469 م) سلطان حسین بایقرا در هرات (862 – 911 ه‍. ق) (1470 - 1506 م) سلطان احمد (873 – 899 ه‍. ق.) (1469 - 1494 م) سلطان محمود (899–900 ه‍. ق.) (1494 - 1495 م) دورهٔ هرج و مرج (900 تا 911 ه‍. ق) (1495 - 1506 م) اين سلسله بدست امرای شیبانی منقرض شد. دانش و هنر در زمان تیموریان تیمور با اینکه بسیار خونریز بود ولی به دانش و هنر کشش نشان می‌‌داد، از اینرو هنرمندان و صنعتگران از کشتارهایش در امان می‌‌ماندند. فرزندان او نیز سیاست بنیادگذار دودمان تیموریان را پی گرفتند که می‌‌توان به تأسیس رصدخانه، مسجد و مدرسه اشاره کرد. هنر مینیاتور نیز در این دوره از تاریخ ایران به اوج خود رسید. خليل نوهء تيمور كه بدو هيچگونه شباهتى نداشت، اهتمام كامل به رفاه و سعادت مملكت معطوف داشت و خدماتى به علم و ادب كرد. شاهرخ طرفدار جدى علوم و صنايع بود و مسجد و بقعهء مقدس رضوى كه زيارتگاه شيعيان است از اوست. پسر او، الغ‌بيك فرمان داد زيجى ترتيب دادند. حسين‌بن بايقرا نيز حامى علوم و ادبيات بود. ابوسعید پادشاه توانا، با کفایت، هنر دوست این خاندان نیز خود هنرمند بود. او طرفدار متصوفه و اهل عرفان بود و مشايخ صوفيه را گرامي می‌‌داشت و بعد او بود که خاندان تیموریان به صوفی گری روی آوردند. بازماندگان تیموریان نوادگان پادشاهان تیموریان هنوز ساکن ایران هستند و اکثریت آنان در نواحی اطراف تهران(به ویژه رودهن) و همدان پیرو مسلک صوفی گری هستند. زبان مادری بازماندگان این سلسله گویشی از ترکی است که خاص و ویژه خودشان است و پیوندهای خانواگی در بینشان بسیار رایج است. گفته می‌شود آنان بعضا شاخه‌ای از اهل حق نیز می‌‌باشند. ولیکن اختلاف عقیدهٔ بسیاری بین آنان و دیگر پروان اهل حق است. برای مثال سبیل خود را کوتاه نگاه داشته، محمد را خاتم انبیا دانسته و حتی علی را تنها یک انسان اما با روحیات خداوندی می‌‌شناسند. همچنین گفته می‌شود آنان همچنین به مانند اجداد خویش و بر خلاف دیگر پیروان اهل حق، به علم و هنر بسیار علاقه داشته و در کارهای اقتصادی سالم بسیار فعال هستند.

هیچ نظری موجود نیست: