۱۳۸۷ مهر ۳۰, سه‌شنبه

جواهرات ملي

گنجينه بي مانند خزانه جواهرات ملي ، مجموعه اي از گرانبهاترين جواهرات جهان است که طي قرنهاي اخير جمع آوري شده استهر قطعه از اين جواهرات گوياي بخشي از تاريخ پر فراز و نشيب ملت بزرگ ايران و مبين ذوق و خلاقيت هاي هنري مردم اين مرز و بوم است که خاطرات تلخ و شيرين شکستها، پيروزي ها، غرور و خودنمايي ها و فرمانفرمايي ها را تداعي مي کند. اهميت جواهرات موجود در خزانه جواهرات ملي به ارزش اقتصادي آن محدود نمي شود، بلکه نمايانگر ذوق و سليقه صنعتگران و هنرمندان ايران در دوره هاي مختلف تاريخ و به عنوان ميراث تاريخي ، هنري ، نماينده هنرهاي مستظرفه کشور پهناور ماست. اين جواهرات و نوادر براي حاکمان در طول تاريخ علاوه بر زينت و زيور و فخرفروشي ، پشتوانه قدرت ذخيره خزانه مملکتي نيز محسوب مي شده است اطلاعات دقيقي درباره گنجينه جواهرات تا پيش از دوران صفويه در دست نيست و مي توان گفت تاريخچه جواهرات ايران از زمان سلاطين صفوي آغاز مي شود. تا پيش از صفويه ، اقلامي از جواهرات در خزانه دولتي وجود داشته است و براساس نوشته هاي سياحان خارجي (تاورنيه ، شاردن ، برادران شارلي ، وارينگ و...) سلاطين صفوي حدود 2 قرن ( 907 تا 1148 ه ق) شروع به جمع آوري نفايس و گوهرها کرده و حتي کارشناسان دولت صفوي جواهرات را از بازارهاي هند، عثماني و کشورهاي اروپايي مانند فرانسه و ايتاليا خريده و به اصفهان پايتخت حکومت مي آورند. در پايان سلطنت شاه سلطان حسين و با ورود محمود افغان به ايران خزائن دولت به وسيله مهاجمان افغاني دچار پراکندگي شد و مقداري از آنها که به وسيله محمود افغان به اشرف افغان منتقل شده بود، پس از ورود شاه طهماسب دوم به همراهي نادر به اصفهان ، به چنگ نادر افتاد و از خروج آنها از ايران جلوگيري شدبعدها نادر براي پس گرفتن آن قسمت از جواهرات که به هندوستان برده شده بود نامه هايي به دربار هند نوشت ، اما پاسخ نامساعد شنيد. پس از لشگرکشي نادر به هند (1158 ه ق) محمدشاه مبالغي نقدينه ، جواهر و اسلحه تسليم وي کرد. پس از قتل نادر، احمد بيک افغان ابدالي از سرداران سپاه وي ، دست به غارت جواهرات خزانه زد.از آن پس تا زمان قاجاريه ، باقي مانده خزائن تغييرات چنداني نيافت.در دوران قاجار مجموعه جواهرات جمع آوري و ضبط شد و تعدادي از جواهرات به تاج کياني ، تخت نادري ، کره جواهر نشان و تخت طاووس (تخت خورشيد) نصب شد. 2 گوهر بتدريج به مجموعه اضافه شد. يکي فيروزه که از سنگهاي قيمتي ايراني است و از معادن نيشابور استخراج مي شود و ديگري مرواريد است که از خليج فارس صيد مي شود. براساس قانون مصوب 25 آبان 1316 شمسي قسمت عمده جواهرات به بانک ملي ايران منتقل شد و سپس جزو پشتوانه اسکناس و بعد وثيقه اسناد و بدهي دولت به بانک بابت پشتوانه اسکناس قرار گرفت خزانه فعلي جواهرات در سال 1334 ساخته و سال 1339 با تاسيس بانک مرکزي ايران افتتاح و به اين بانک سپرده شد و اکنون نيز در اين مکان (واقع در خيابان فرودسي شهر تهران ، روبه روي سفارت ترکيه) نگهداري مي شود و از سال 1340 براي بازديد در معرض ديد عموم قرار گرفته است.در اين موزه 37 گنجينه وجود دارد که در هر گنجينه (به استثناي چندتاي آنها) تعداد زيادي از اشياي گرانبها از جمله تخت نادري ، درياي نور ، تاج فتحعلي شاه معروف به تاج کياني ، کره جواهر نشان و تخت طاووس نگهداري مي شود. گره جواهر نشان اين کره سال 1291 ه ق به دستور ناصرالدين شاه به وسيله گروهي از جواهرسازان ايراني به سرپرستي ابراهيم مسيحي ، از جواهرات پياده اي که در خزانه موجود بود، ساخته شد. وزن خالص طلاي به کار رفته در آن 34 کيلوگرم و وزن جواهرات آن 3656 گرم است تعداد کل جواهراتي که روي کره نصب شده بالغ بر 51366 قطعه است. پيدا کردن کشورهاي مختلف در ميان برق سنگهاي موجود کار مشکلي است زيرا به نظر مي آيد مهارت سازنده آن در جواهرسازي بيش از نقشه کشي بوده است. درياها در روي کره به وسيله زمرد و خشکي ها به وسيله ياقوت نشان داده شده است. آسياي جنوب شرقي ، ايران ، انگلستان و فرانسه با الماس ، هندوستان با ياقوت روشن و آفريقاي مرکزي و جنوبي با ياقوت کبود مشخص شده است خط استوا و ديگر خطوط جغرافيايي با الماس و ياقوت ريز نشان داده شده است قطر کره تقريبا 66 سانتي متر است و روي پايه اي که همه از طلاي آراسته به جواهرات است ، قرار دارد. تاج فتحعلي شاه تاج فتحعلي شاه معروف به تاج کياني آراسته به الماس ، زمرد، ياقوت و مرواريد است. اين تاج در زمان فتحعلي شاه ساخته شد و مورد استفاده سلاطين قاجاريه قرار گرفت.اين تاج اولين تاجي است که پس از دوران شاهنشاهي ساساني به اين صورت ساخته شده است. الماس معروف به درياي نور شايد اين الماس ميان جواهرات ملي ايران مقام اول را داشته باشد. اين الماس معروف و الماس کوه نور ظاهرا به علت قرابت نام ، پيوسته يک زوج به شمار مي آمده اند. در حالي که از نظر تراش و رنگ هيچ وجه مشترکي با هم ندارند. هر 2 گوهر از آن نادرشاه بود؛ اما الماس کوه نور پس از مرگ نادر توسط احمدشاه دراني به افغانستان برده شد. اين گوهر بعدها به دست شرکت هند شرقي افتاد و بدان وسيله به دربار انگلستان راه پيدا کرد و به ملکه ويکتوريا هديه شد. اين گوهر هم اکنون در تاج ملکه اليزابت ، مادر ملکه فعلي انگلستان نصب استالماس درياي نور، پس از قتل نادرشاه به نوه وي شاهرخ ميرزا رسيد و سپس به دست امير اعلم خان خزيمه و بعد به دست لطفعلي خان زند افتاد. پس از شکست وي از آغا محمدخان قاجار، گوهر مزبور به گنجينه جواهرات قاجار منتقل شد. ناصرالدين شاه معتقد بود اين گوهر يکي از گوهرهاي تاج کورش است و خود وي به آن علاقه وافر داشت و زماني آن را به کلاه و گاهي به سينه اش نصب مي کرد و حتي توليت درياي نور را منصبي مخصوص قرار داد. وزن درياي نور 182 قيراط است و رنگ آن صورتي است که کمياب ترين رنگ الماس به حساب مي آيد. در سال 1344 هنگام بررسي جواهرات ملي به وسيله يکي از دانشمندان کانادايي درباره اين گوهر نکته بسيار جالب توجهي کشف شد. تاورنيه سياحت گر و جواهرشناس معروف فرانسوي در کتاب خود از الماس صورتي رنگي به وزن 242 قيراط سخن مي گويد و اشاره مي کند در سال 1642 ميلادي آن را در شرق ديده است و نقشه و اندازه هاي آن را در کتاب شرح مي دهد و آن را الماس يا لوح بزرگ مي نامد. رنگ و شکل اين الماس توجه دانشمندان کانادايي را جلب کرد. وي معتقد است الماس درياي نور و نورالعين در اصل يک قطعه الماس بوده و بعد آن را به 2 تکه قسمت کرده اند که تکه بزرگ آن درياي نور نام گرفته و تکه کوچک آن که به وزن 60 قيراط است نورالعين ناميده شده که در حال حاضر در وسط نيم تاج موجود در گنجينه 26 موزه قرار داد. تخت نادري اين تخت گرچه به نام تخت نادري خوانده مي شود، اما هيچ گونه رابطه اي با نادرشاه ندارد و در زمان فتحعلي شاه ساخته شده است. بظاهر قصد فتحعلي شاه از ساختن اين تخت ، نشان دادن شکوه و جلال دربار خود به هموطنان و نيز به فرستادگان خارجي بود که شاه را در ييلاقات اطراف تهران ملاقات مي کردند. به همين منظور اين تخت به صورت قطعات جداگانه و قابل حمل ساخته شده است که در مجموع 12 پارچه است. تعداد جواهرات آن 26733 قطعه است. در 2 مراسم تاجگذاري پهلوي اين تخت مورد استفاده قرار گرفت. سپر آراسته نادرشاه اين سپر از پوست کرگدن ساخته شده و مکلل به گلهاي درشت و ريز آراسته به ياقوت ، الماس ، لعل و زمرد است. شمشير اهدايي سلطان عثماني اين شمشير که غلاف آن چرم برقي مشکي و دسته آن آراسته به الماس است ، سال 1277 ه ق از طرف سلطان عثماني به ناصرالدين شاه اهدا شد. عصاي تشريفات حاجب الدوله عصايي است زرين ، مارپيچ ، يک راه ميناي سرخ و لاجوردي ، يک راه الماس فلامک. بر سر عصا يک قطعه زمرد درشت قرار دارد که وسط آن يک لعل کوچک در قفسه طلا نشانده شده است. طول عصا 133 سانتي متر است. اين عصا در روزهاي رسمي به وسيله حاجب الدوله در پيشاپيش شاه حمل مي شد. جبه تاجگذاري جبه تاجگذاري که از ابريشم دستباف ، زمينه سفيد و بوته جقه اي درشت اعلاست. حاشيه آن به پهناي 6 سانتي متر مرواريددوزي شده است. اين جبه ، براي مراسم تاجگذاري رضا پهلوي دوخته شد و در مراسم تاجگذاري محمدرضا در سال 1346 نيز مورد استفاده قرار گرفت. وزن مرواريدهاي شنل 21.366 مثقال است. نيم تاج اهدايي دولت انگلستان تاج اهدايي دولت انگلستان ، اين نيم تاج آراسته به برليان و زمرد در زمان فتحعلي شاه به آغاباجي که در آن زمان همسر فتحعلي شاه بود، هديه شد. سپس فتحعلي شاه آن را به مبلغ 8 هزار تومان از آغاباجي خريد و به عنوان خلعت به طاووس خانم که علاقه وافري به وي داشت (ضمن اعطاي قلب تاج الدوله) اهدا کرد. ديگر اشيا همچنين در اين موزه اشياي متنوع و متفاوتي که با استفاده از طلا، زمرد، ياقوت ، الماس ، فيروزه ، مرواريد و نظاير آنها ساخته شده اند، وجود دارد که هر يک در نوع خود بسيار منحصر به فرد و بسيار زيبا هستند. اشيايي نظير انواع گل سينه ها، شمشيرها، قليان ها و گلدان ها.

هیچ نظری موجود نیست: